اگرچه توجه به پرورش علمی و جسمی آنان غیرقابل اجتناب بوده و روزبهروز به دامنه و ضرورت آن افزوده میشود ولی با مدرنیزه شدن زندگی، همراه با تأکید بیشتر بر آموزش ابعاد پرورشی مانند: مراسم ملی، مذهبی، آداب رعایت حقوق والدین و بزرگان، دلبستگی و کمک به دیگران، روابط اجتماعی و عاطفی از سوی مسئولین امر و صاحبنظران و به تبع آن از جانب خانواده و بهخصوص والدین، روز به روز کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
شاید مواجهه با ایام محرم و شب یلدا بهانهای باشد تا ما به ضرورت بازنگری در این خصوص بیشتر روی آوریم. یکی از وجوه انسان کامل علاوه بر مهارتهای شغلی داشتن ریشههای قوی آشنایی و دلبستگی او به فرهنگ، ملیت و مذهب اوست. جامعه صنعتی، ما را به سوی خانواده هستهای و بعد کمشدن اوقات و احساس ضرورت معاشرت و رفتوآمدهای گذشته و در نهایت به فردگرایی و انزوا رسانده ولی شاید با اندکی تأمل بتوانیم این ضعف و خلأ را تا حدی جبران کنیم.
یکی از بهترین موقعیتها برای این مواجهه توجه بیشتر به مراسم و مناسک ملی و مذهبی است. با برگزاری ساده و در عین حال کامل ایامی مانند: شب یلدا، چهارشنبه سوری و... و بودن در کنار فامیل و دوستان، تعریف ریشههای فرهنگی این آداب و رسوم در قالب داستان، شرکت دادن کودکان در تزیین منزل و پذیراییهای خاص ایام هم بر شادی و نشاط فرزندانمان میافزاییم و هم شناخت آنان را از ملیت و آداب و رسوم توسعه بخشیده و علاقهمندی آنان به فرهنگشان را تشدید میکنیم.
در سوگواریها و اعیاد مذهبی با شرکت دادن فرزندان در مراسم و بهخصوص پخششیرینی، شیر، خرما و... و بیان صفات و خصوصیات رهبران مذهبی مثل: ادب و علاقهمندی آنان به والدین، بازیهای گروهی، خنده رویی و شوخطبعی آنان، معطر و پاکیزه بودنشان، روح همکاری و کمک به افراد پیر، تواضع در برابر ضعفا، حق گرایی، مبارزه با ظلم و دروغگویی، اهل علم و ورزش بودن، شکرگزاری و عبادت و عشق به پروردگار نزد ایشان و بسیاری دیگر از صفات کودک فهم و کودک پسند میتوان الگوهای مطلوب برایشان فراهم ساخت تا راه رسیدن به کمال را با تقلید و همانندسازی از این قهرمانان واقعی راحتتر طی کنند. این امر مستلزم اندکی شناخت و مطالعه در زندگی بزرگان دینی هر مکتب و مذهبی است.
شاید ایام محرم، زمان مناسبی باشد تا ما با برخوردی درست و مناسب و فراخور حال و طبع فرزندانمان به بیان داستانهای کمی ملموستر و شادمانهتر از زندگی رهبران مربوط به این ایام و شرکت دادن آنان در مراسم، نگرشی قابلقبولتر و خوشایندتری در نسل آینده بهوجود آوریم که نه از روی ترس و نه با بیتفاوتی و بیمیلی که با ایجاد عشق عمیق و عالمانه به بسیاری از مناسک مذهبی روی آورند و باور کنند که هنگام بروز مشکلات تنها نیستند و میتوانند از ایشان طلب کمک و یاری کنند.
در همین راستا کمک کردن به فقرا و نیازمندان از طریق فرزندان یا پخش خرما و شیرینی برای آمرزش اموات توسط آنان، روح آشنایی، احترام و یادآوری پدر و مادران از دنیا رفته را در آنان تقویت کرده، عشق و تواضع آنان را به گذشتگان افزوده و ریشه اصالت و حرمت به اطرافیان و تکریم و یادآوری نیاکان را پررنگتر خواهد ساخت.
اگر چه زندگی شهرنشینی و سرعت زیاد گذشت زمان، وقتی را برای اینگونه ارزشها و لزوم پرداختن به آنها برایمان باقی نگذاشته ولی باور کنیم با اندکی برنامهریزی و رسیدن به ضرورت آن شاید بتوانیم همانقدر که برای آموزشهای رایجوقت، انرژی و امکانات مالی صرف میکنیم، تنها اندکی زمان و انرژی برای این یادآوریها و آموزشها اختصاص دهیم. از این طریق روابط عاطفیمان نیز با آنان گرمتر و صمیمانهتر خواهد شد. باور نمیکنید امتحان کنید.